صبح با اسنپ رفتم سرکار راننده میگفت اگر مسافر خانم بی حجاب باشه بعد از چند بار تذکر ماشین رو میخوابونن. یه بار یکی از همکاراش به یه خانم تذکر میده که شوهر اش هم تو ماشین بوده خلاصه دعوا میشه! تو شعبه یه مشتری خاص داشتیم ی.س صداش کردم و باهاش کلی حرف زدم . گفتم مثل تن تن میمونه ! مبارزه با فساد با محمدعلی توی دوره جدی حرف زدم البته باز حواله داد به اینده محید رو تا شهدا رسوندم بنزین زدم قبل از نماز کلی ورزش برای گودی کمر انجام دادم عسل هم بود و براش یه جور
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت